سامیارسامیار، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

کنجد مامان و بابا

پسر پسر قند عسل...

سلام پسر گلم, عزیز دلم دیروز فهمیدم تو یه پسر کوچولو هستی تو دلم و داری کم کم بزرگ میشی تا بیای پیش من و بابا عزیز دلم دیروز پهلوم خیلی درد میکرد و از تو خیلی نگران بودم واسه همون به عمه نعیمه جونت زنگ زدم تا از دوستش برا سونو برام وقت بگیره که خدارد شکر همون روزم وقت داد و ساعت 5:30 بعد از ظهر با مامانی (مامان رقیه) رفتیم سونو گرافی ماشاالله هزار ماشاالله کلی بزرگ شده بودی و آقای دکتر دستای کوچولوتو ،انگشتاتو،پاهاتو،چشمای خوشگلتو و ... رو بمن و مامانی نشون داد و ماهم کلی ذوق میکردیم و بیشتر از همه خوشحال بودم که سالمی و همه چیزت کامل تشکیل شده عزیزم بعد آقای دکتر گفت که نی نیم پسره منم کلی خوشحال شدم قربونت ...
15 بهمن 1393

سونوی غربالگری

سلام عزیز دلم عزیزم درست بعد اولین امتحان ترمم وقت دکتر داشتم93/10/28 ساعت 8:30 شب رفتم دکتر برا سونو که دکتر سونو کرد و صدای قلبتو گذاشت شنیدم که واااای چه حالی داشت این صدا بعد دکترم نوشت برا غربال منم بدو بدو رفتم طبقه پایین مطب برا سونوی غربال که دکتر سونو کرد و گفت که همه چیزت خدارو شکر سالمه از آقای دکتر پرسیدم جنسیتت معلومه گفت که نه هنوز کوچولویی ولی اطرافیان میگن پسری برا منم فرقی نمیکنه هرچی که هستی فقط سالم باش مامانی اینجا مامان جونم 11 هفتته خدارو شکر که تو دل من آروم و سالم نشستی و روز به روز بزرگتر میشی ...
14 بهمن 1393
1