پسر پسر قند عسل...
سلام پسر گلم, عزیز دلم دیروز فهمیدم تو یه پسر کوچولو هستی تو دلم و داری کم کم بزرگ میشی تا بیای پیش من و بابا عزیز دلم دیروز پهلوم خیلی درد میکرد و از تو خیلی نگران بودم واسه همون به عمه نعیمه جونت زنگ زدم تا از دوستش برا سونو برام وقت بگیره که خدارد شکر همون روزم وقت داد و ساعت 5:30 بعد از ظهر با مامانی (مامان رقیه) رفتیم سونو گرافی ماشاالله هزار ماشاالله کلی بزرگ شده بودی و آقای دکتر دستای کوچولوتو ،انگشتاتو،پاهاتو،چشمای خوشگلتو و ... رو بمن و مامانی نشون داد و ماهم کلی ذوق میکردیم و بیشتر از همه خوشحال بودم که سالمی و همه چیزت کامل تشکیل شده عزیزم بعد آقای دکتر گفت که نی نیم پسره منم کلی خوشحال شدم قربونت ...
نویسنده :
ayda
11:16